جدول جو
جدول جو

معنی مقایسه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مقایسه کردن
سنجیدن
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مقایسه کردن
سنجیدن
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
مقایسه کردن
مقابله کردن، قیاس کردن، سنجیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مقایسه کردن
للمقارنة
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مقایسه کردن
Analogize, Compare
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مقایسه کردن
analogiser, comparer
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مقایسه کردن
kulinganisha
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مقایسه کردن
تشبیہ دینا , موازنہ کرنا
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مقایسه کردن
เปรียบเทียบ , เปรียบเทียบ
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مقایسه کردن
类比 , 比较
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مقایسه کردن
להקביל , להשוות
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مقایسه کردن
類推する , 比較する
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مقایسه کردن
비유하다 , 비교하다
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مقایسه کردن
benzetmek, karşılaştırmak
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مقایسه کردن
menganalogikan, membandingkan
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مقایسه کردن
উপমা দেওয়া , তুলনা করা
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مقایسه کردن
उपमा करना , तुलना करना
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مقایسه کردن
analogizzare, comparare
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مقایسه کردن
analogizar, comparar
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مقایسه کردن
analogisieren, vergleichen
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مقایسه کردن
analogiseren, vergelijken
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مقایسه کردن
проводити аналогію , порівнювати
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مقایسه کردن
проводить аналогию , сравнивать
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مقایسه کردن
porównywać
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مقایسه کردن
analogizar, comparar
تصویری از مقایسه کردن
تصویر مقایسه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معاینه کردن
تصویر معاینه کردن
بیمار دیدن بیماری جستن، به چشم دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
دریغ کردن خود داری کردن از دادن چیزی یا انجام دادن کاری برای کسی خودداری کردن: وعمیدالملک را وکیل کرد تا خواهر خلیفه از برای او خطبه کند. خلیفه در آن قضیه مضایقه میکرد. عمیدالملک نواب خلیفه را در بند آورد ومعایش خواص موقوف گردانید تا خلیفه مضطر و منزعج شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاتله کردن
تصویر مقاتله کردن
با هم کار زار کردن کشتار کردن: (مقاتله و پیکار کنید با گروهی که پیرامن شمایند از کافران) (ظفر نامه یزدی. چا. امیر کبیر 381: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
Counter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
противодействовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
przeciwdziałać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
contrariar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
протидіяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقابله کردن
تصویر مقابله کردن
tegengaan
دیکشنری فارسی به هلندی